صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز | ||
|
هر دمم غم همدم است از هجر آن آرام جان روز و شب سر در تب است از فکر آن آرام جان
سدّ دندانم به لب طاقت نیارد سیل اشک بنگرید توفان بحرش مهر آن آرام جان
رسته ام از موج ناآرام جادوی زمان لیک اسیرم در طلسم و سحر آن آرام جان
حُسن گل را قیمتی بودن بسی دانم محال تا به بازار خیال است چهر آن آرام جان
بی بصر گم کرده ره در چاه هجرانم صبا سوی کنعان سویی آر از مصر آن آرام جان
بحر اندوهش نگنجد اندرون جام دل او جهانی برتر است از شعر «آن آرام جان» نظرات شما عزیزان: برچسبها: شعر فارسی [ چهار شنبه 24 خرداد 1391
] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ] |
|